جدول جو
جدول جو

معنی چشم بلبلی - جستجوی لغت در جدول جو

چشم بلبلی
نوعی لوبیای سفید که در میان آن خال سیاهی به اندازۀ چشم بلبل است، لوبیای چشم بلبلی
تصویری از چشم بلبلی
تصویر چشم بلبلی
فرهنگ فارسی عمید
چشم بلبلی(چَ / چِ بُ بُ)
در تداول عامه قسمی لوبیا که در خوراک و خورش ریزند، نوعی پارچه. رجوع به چشم بلبل شود
لغت نامه دهخدا
چشم بلبلی
قسمی لوبیا که در خورش ریزند
تصویری از چشم بلبلی
تصویر چشم بلبلی
فرهنگ لغت هوشیار
چشم بلبلی((~. بُ بُ))
قسمی لوبیا که در خورش ریزند
تصویری از چشم بلبلی
تصویر چشم بلبلی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چشم بلبل
تصویر چشم بلبل
نوعی پارچه با خال های ریز شبیه چشم بلبل، بلبل چشم
فرهنگ فارسی عمید
(چَ / چِ بُبُ)
نوعی از پارچه که بصورت چشم بلبلان میبافند و ’بلبل چشم’ نیز میگویند. (آنندراج). نوعی ازقماش. (ناظم الاطباء). چشم بلبلی (جامه) :
چشم بلبل پوشم ارگردد تنت گلبندپوش
عشقبازی میکنم با لاله رویان در لباس.
اشرف (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چشم بلبل
تصویر چشم بلبل
نوعی پارچه که بصورت چشم بلبلان بافند بلبل چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عقیق چشم بلبلی
تصویر عقیق چشم بلبلی
رنوس چشم بلبلی رنوس درختی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوبیا چشم بلبلی
تصویر لوبیا چشم بلبلی
تلک چشم بلبلی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
چشم بلبلی، نوعی لوبیا
فرهنگ گویش مازندرانی